نقد بیریشهها در «نیمبند»
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۳۶۷۹۴
برنامه «نیمبند» آنطور که تا اینجا نشان داده، توانسته این پارودی را به شیوه برنامههای قبل مثل «دستانداز» اما با موضوعات متفاوت جلو ببرد. این برنامه به تهیهکنندگی مجید و سعید عباسی است که هدف خود را نقد مسائل فرهنگی و بهصورت خاص، حوزه موسیقی و سینما قرار داده است. این برنامه با ساختار پارودی(نقیضه) بر آن است تا مخاطبان خود را در روزهای زوج، مهمان یک طنز سرراست کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سعید عباسی، تهیهکننده این برنامه در گفتوگوی خودبا جامجم، از محورهایی میگوید که نقد نیمبند بر آن استوار شده است. عباسی در خصوص دلیل شکلگرفتن این برنامه به جامجم میگوید: پیش از تولید برنامه نیمبند، برنامهای به نام«دستانداز» را تولید کرده بودیم. در آن مجموعه که کار آیتمی طنز بود، بخش پارودی خوانندگان و برنامههای مختلف را داشتیم. این بخش در آن برنامه، با استقبال مخاطبان روبهرو شده بود. سال گذشته تقریبا در مردادماه بود که جلسهای با مدیر گروه داشتیم و تصمیم گرفتیم یک تعداد کار پارودی انجام دهیم. ماحصل این گفتوگوها به اینجا رسید که روی نقد فضای فرهنگی کشور و بهصورت خاص در دو حوزه سینما، شعر و ترانه متمرکز شویم.
نقد افراد بدون اصالت
وی ادامه میدهد: فضای اصلی نقد را هم روی این گذاشتیم: مسأله افرادی که بدون زحمت، با پارتیبازی، بدون ریشه و اصالت و با کپیبرداری، در این دو حوزه فعالیت میکنند و گاهی دیده میشوند و اثرگذار هستند را مورد نقد قرار دهیم. درواقع ما بیشتر از اینکه دنبال فرم و قالب جدید باشیم، تمرکزمان روی این بود که موقعیت را نقد کنیم. گفتیم هرچند کوتاه و بدون آرایههای تصویری پیچیده، یک کار ساده در فضای نقد داشته باشیم. به مرور که کار جلو رفت، برخی پلاتوها اضافه شد که باز در آن هم، پل ارتباطی دو فضا را داشتیم. شاید به لحاظ شیوه اجرا، خیلی تغییر نداشته اما در هدفگیری موضوع، خلاقیتی داشتیم و کار تازهای صورتگرفت. عباسی در خصوص تفاوت نیمبند با دیگر برنامههای اینچنینی تلویزیون هم اینطور بیان میکند: تنها تفاوت این برنامه با دیگر برنامهها، بحث محتوایی بود. اگرچه پخش نیمبند به دلایلی طول کشید و باید زودتر به پخش میرسید اما همچنان احساس میکنم نکاتی که مد نظر داشتیم را توانسته به مخاطب منتقل کند.
نقد ۱۲ موضوع مربوط به حوزه موسیقی
برنامه نیمبند، بخشهای مشخصی دارد. در یکی از بخشها، فضای کلی شعر و ترانه با حالوهوای یک برنامه آشنا و بهنام «نیمقدم مانده به صبح» نقد میشود. عباسی در این خصوص میگوید: در این بخش که مربوط به حوزه شعر و ترانه بود، بیش از ۱۲ موضوع را در نظر داشتیم؛ از بیمعنی بودن اشعار، پولدادن و وارد موسیقی شدن، حضور برخی تهیهکنندگان که با لابیگری برخی آهنگها را بیشتر مطرح میکنند و موارد دیگر، بیان شده است. موضوعات مختلفی در حوزه شعر و ترانه را نقد کردیم. تقریبا میتوانم بگویم به گونهای کار شده که اشاره مستقیم به ترانه و آهنگ باشد و از این نظر شبکه دست ما را باز گذاشته است.
اما بخش دیگر برنامه نیمبند، مربوط به حوزه سینماست. در این حوزه هم برخی نقاط مسموم فضای سینما مورد نقد قرار میگیرد. عباسی درخصوص این بخش هم میگوید: در حوزه سینما هم تقریبا با انتخاب برخی اسمهای شبیه به کار اصلی و برخی ژانرهای آشکار برای مخاطب، تلاش کردیم تفکر پشت آن یا فردی را که آن نوع فیلم و سریال را میسازد، نقد کنیم. چند نفری هم واکنش نشان دادند اما احساس میکنم مسیرمان درست بوده است. بهطورکلی، تولید برنامههایی مثل نیمبند کار سادهای نیست. واکنشها از هر سمت روانه عوامل میشود و هرکسی به شیوه خود، واکنش نشان میدهد. حتی مجریانی که به طنز برای این برنامه انتخاب شدهاند، مصداق واقعی دارند و شاید این شائبه مطرح شود که خود این افراد چه واکنشی نسبت به آن دارند. تهیهکننده برنامه نیمبند، درباره واکنشهای صورتگرفته به این برنامه در این رابطه میگوید: هر دو عزیزی که مجری دو بخش را براساس ظاهر آنها درست کردیم، با ما هماهنگ بودند و مثل همیشه به ما محبت داشتند. کما اینکه در برنامههای قبل هم با آنها شوخی کرده بودیم اما برخی افرادی که شیوه کارشان را نقد کرده بودیم، در مواردی اعتراض و کنایههایی روانه ما کرده بودند. به نظرم اتفاقا خودشان باید یک تجدیدنظر در روش کاریشان داشته باشند.
چرا نیمبند؟
تهیه کننده برنامه در خصوص دلیل نامگذاری برنامه با عنوان «نیمبند» هم بیان میکند: گروه موسیقی برنامه بهنوعی بند (گروه) موسیقی نیست و انگار که نیمبند است. بهنوعی میخواستیم این را بگوییم که از همه چیز یک نیمبندی وجود دارد و اسم آن را نیمبند گذاشتیم. گروه موسیقی هم کنایه و اشارهای به برخی از برنامههای شبکههای فارسیزبان بود که یک بند موسیقی را میآورند و برنامه را تولید میکنند. درواقع کنایه به آن برنامهها بوده است. قدیمی بودن تیتراژ هم با حالوهوای پارودی بود. کما اینکه موسیقی آن شبیه موسیقی چارلی چاپلین است. برنامه نیمبند ۲۶ قسمت ۲۵ دقیقهای است که سه روز در هفته پخش میشود. عباسی درباره دکورها و گریمهای این مجموعه اظهار کرد: نزدیک ۸۰ کاراکتر را شبیهسازی کردهایم که کاملا گویای حجم بالای لباس و گریم سنگین این برنامه است. در دکور نیز دو انتخاب داشتیم که به پارودی برنامهها نزدیکترین و شبیهترین باشد. درکل دردکور سه فضای مختلف داریم که علاوهبرآن فضای برنامهها، یک فضای دیگر به اجرای خوانندهها و استقرار بند خاص موسیقی که اجرای متفاوت وجذابی دارند، اختصاص خواهد داشت.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: برنامه های تلویزیونی شبکه نسیم برنامه طنز مجید عباسی سعید عباسی تهیه کننده برنامه نیم بند شعر و ترانه تهیه کننده برنامه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۳۶۷۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است
به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، تولید و پخش رئالیتیشوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکههای نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامهها که اینروزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتیشو «زودیاک» است که با عنوان «شبهای مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش میکند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار میدهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.
بیشتر بخوانید: موسیقی درمانی شیوهای جدید در درمان بیماران سریال «شبهای مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتیشو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدیپور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداختهاند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناختهشده و پرطرفدار پاپ است؛ خوانندهای که توانسته جایگاهش را با کنسرتهایی که برگزار میکند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تکآهنگهایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفتوگو از حضورش در برنامه «شبهای مافیا» میگوید و در بخشهای دیگری از این گفتوگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.
این روزها رئالیتیشوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش میشود. چطور شد که در برنامه «شبهای مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟
از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور میتوانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما بهنظرم «زودیاک» شیکتر است و پیچیدگیهایش بازی را برای بیننده جذابتر میکند.
خیلیها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت میدهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟
شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. اینطور نگاه میکنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بینندههای برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد کنیم که امیدوارم به چنین نتیجهای رسیده باشیم.
اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزههای مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامههای حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامههای خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک میکند، اما اینکه این برنامهها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفهای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمیرسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفهای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکیدو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شدهاند و اگر از این قبیل برنامهها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی میکند.
پیشنهادی برای حضور در برنامههای موسیقی داشتهاید؟
پیشنهاد داشتهام، اما علاقه نه، چون بهنظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی بهصورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقهای میشود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.
این روزها بازار کنسرتهای پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم میکند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟
بهنظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سالهای اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفهایتر و صداهای قشنگتر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون میآید و خودش را ترمیم میکند.
برویم سراغ مسئله ترند شدن برخی از قطعههای موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه میشود که یک کار اینطور دیده و شنیده و پرطرفدار میشود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته میکنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی میرسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر میکنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.
شما در قطعههای معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعههای احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟
اگر به تاریخمان رجوع کنید، میبینید که مردم ما پر از غم و غصه بودهاند و طبیعتا تمایلشان به آهنگهای شاد بیشتر است. در کنسرتها هم همینطور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانوادهاش کنار میگذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمیخواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگهای شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.
این روزها مدام نام خوانندههای جدیدی را میشنویم که در فضای مجازی معرفی میشوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خوانندههایی را میبینیم که خیلیها نمیشناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟
ما خوانندگانی داشتهایم که با یک قطعه روی صحنه آمدهاند و بقیه قطعههایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشتهایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده و بهتدریج معروف شدهاست. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.
به تجربه حوزههای هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر میکنید یا پیشنهادی داشتهاید؟
من یکبار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر میکردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح میدهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده و تصمیمات بعدیام خبر ندارم.
رئالیتیشوها توانستهاند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند
در چند سال اخیر پلتفرمها به کاربران امکان میدهند فیلمها و سریالها را بهصورت آنلاین تماشا کنند و بهسرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شدهاند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریالهای پخششده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرمهای نمایش خانگی و تلویزیون نشان میدهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کمکردن حساسیتهایی سعی در جذب هنرمندان و چهرههای مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرمهای پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتیشوها و برنامههای مسابقه که در شبکه نمایش خانگی تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز بهوجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمیتواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یکسو پلتفرمهای گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریالهای خود توانستهاند با تمرکز بر جذابیتهای داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامههای مختلف نشان دادهاند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخشهایی موفق شدهاند.
البته دامنه صنعت سرگرمی آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانستهایم رقابتی با برنامههای خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامهها توانستهاند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصلهای آن را دنبال میکنند.
VODها طیف گستردهای از فیلمها و سریالها را از سراسر جهان به کاربران ارائه میدهند. این امر بهمعنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیتهای برنامههای روتین است.
نمیتوان منکر این موضوع شد که پلتفرمهای نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلمها و سریالهای ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کردهاند. این امر منجر به ایجاد شغلهای جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VODها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا میکنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهمتری ایفا کنند. با رفع چالشهای موجود، VODها میتوانند به گزینهای محبوبتر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و بهطور قابلتوجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.
منبع: همشهری
انتهای پیام/
کد خبر: 1228550 برچسبها موسیقی